Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-04-29@15:51:22 GMT

پل طبیعت؛ جایی برای لذت یا خودکشی؟

تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۵۶۲۷۴۳

پل طبیعت؛ جایی برای لذت یا خودکشی؟

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- گزارش ایسنا دربارۀ «پُل طبیعت» یکی از جذاب‌ترین گزارش‌هایی است که خوانده‌ام. البته به خاطر خود این پل هم هست چرا که آن را از زیباترین سازه های تهران می‌دانم و هیچ گاه تکراری نمی‌شود. زیرا زندگی در آن جریان دارد و تهران بیشتر به شهر خودروها تبدیل شده و کمتر جایی است که بتوان پیاده این گونه لذت بُرد و پل طبیعت اما خوش‌بختانه چنین است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



کل منطقۀ گردشگری عباس‌آباد زیباست و این پل که پارک‌های «آب و آتش» و «طالقانی» را به هم متصل کرده بر جاذبه‌های آن افزوده و کاربردی‌تر ساخته است.

اوایل دهۀ 60 خورشیدی و به سبب مسؤولیت یکی از بستگان که قرار بود امکان راه اندازی مترو را بررسی کند نقشه‌های منطقۀ عباس آباد و «شهستان پهلوی» را هم دیده بودم که قرار بود این منطقه شامل مصلای تهران به «داون تاون» یا مرکز اداری و تجاری بدل شود تا از جاهای مختلف، با خطوط مترو به این منطقه بیایند.

آن ایده البته اجرا نشد اما خوش بختانه هم مترو راه افتاد و هم عباس‌آباد اکنون یکی از مفرح‌ترین گردشگاه‌های شهری است و پل طبیعت نیز واقعا زیباست و یکی از نمادهای تهران.

انگیزۀ این نوشته اما توصیف این منطقه و خود پل طبیعت نیست. این خبر در لابه لای گزارش است که طی 6 سالی که پل به روی مردم باز شده 17 نفر خود رااز آن به پایین پرت کرده و خودخواسته به زندگی شان خاتمه داده یا خودکشی کرده‌اند.بیشتر آنها جوان بوده‌اند و تنها 5 نفر بین 40 تا 50 سال داشته‌اند.

خودکشی از روی پل یا ساختمان بلند و به صورت پرش از ارتفاع از مرسوم ترین انواع خودکشی است چرا که نیاز به تصمیم در یک لحظه دارد و مثل کسی نیست که شنا نمی‌داند و خود را به دریا می‌اندازد و مرگ او زمان می‌برد و چه بسا نجات داده شود. یا مسمومیت و اَشکال دیگر.

خوانندۀ این سطور شاید بپرسد: خوب که چی؟ چرا باید از پل طبیعت به یاد خودکشی بیفتیم؟

نکته همین است. برای این که قرار شده در اجرای طرح امنیتی نمای شیشه‌ای بلند تعبیه یا فنس کشیده شود و این یعنی غلبۀ دیوار بر پل.

زندگی با رابطه‌ها و پل ها زیبا و با دیوار‌ها محدود می شود و اگر خوب دقت کنید می‌بینید دیوارها در ابتدا بلند نبوده و به مرور سر بر کشیده است.

در همین ساختمان‌های جدید ابتدا دیوارها را بلند نمی‌گرفتند و بعد که احساس می‌کردند امنیت ندارند نرده می‌کشیدند و به مرور دیوارها بالاتر و بالاتر رفت و حالا در تهران دیوارهای بلند توی ذوق می‌زند تا جایی که چند سال قبل بازیکن کره‌ای گفته بود از این شهر می‌ترسم. آن قدر که دیوار دارد.

عادت به دیوار کشی چنان است که شماری از ادارات و پادگان ها که نرده داشته اند پوشانده‌اند و دیوار کشیده‌اند!

غرض این است که خودمان با نوع نگاه‌مان سبب می شویم دیوارها جای پل‌ها را بگیرند و جای افسوس دارد.
این گزارش البته یادآور چند نکتۀ دیگر هم هست:

اول این که هر قدر هم دیوار و فنس کشیده شود پرش از روی پل و ارتفاع یکی از مرسوم ترین شیوه هاست. از روی پل رودخانۀ یانگ تسه در چین تا کنون 2000 نفر خودکشی کرده اند و از روی پل گلدن گیت سانفرانسیسکوی آمریکا 1500 نفر. چند جای دیگر را هم می توان نام برد.

دوم: تا قبل از پل طبیعت، برج میلاد هم یک گزینه بود اما رسیدن به بالای برج هماهنگی‌هایی می خواهد که از عهدۀ هر کس برنمی آید هر چند همان اوایل دختری در قالب گروهی از دانشجویان معماری خود را از ارتفاع 300 متری آن پایین انداخت و پودر شد.

سوم این که دو ساختمان آلومینیوم و پلاسکو در تهران نیز اوایل برای خودکشی مورد استفاده قرار می‌گرفتند و بعدتر تدابیر امنیتی آنها تشدید شد.


در دهۀ 70 به قصد تماشای بلوار کشاورز از بالا و روزی که برای کاری به ساختمان شیشه‌ای وزارت کشاورزی (که گویا حالا به قوۀ قضاییه واگذار شده) رفته بودم خود را به بام آن رساندم و زیبایی بلوار و نارون‌ها و نهر وسط چشم نوازتر شده بود که ناگاه صدای ملتمسانۀ پیرمردی را شنیدم که نفس‌نفس زنان می گفت: به جوانی‌ات رحم کن. این کار را نکن! بندۀ خدا تصور کرده بود قصد دارم خود را از آن بالا به پایین بیندازم!

البته اغلب ما شاید گاهی به فکر خودکشی افتاده باشیم اما آن قدر جدی و عملیاتی و از بالای ساختمان بلند در ذهن همه نقش نمی بندد!


قصد پرداختن به دلایل اقدام به خودکشی از احساس پوچی و بی هودگی تا شکست و خیانت و بن‌بست و بی توجهی را در این گفتار ندارم و بر تعارض استفاده از پل طبیعت به این منظور با نگاه زیبایی شناختی به آن تأکید دارم.

جدای ساختمان آلومینیوم و برج میلاد و وزارت کشاورزی پل طبیعت و خودکشی از روی آن مرا به یاد دو شاعر بزرگ کلاسیک و معاصر هم می‌اندازد. 

اولی سعدی است و دومی سهراب سپهری که دست بر قضا دیروز زادروز او بود.

حالا چرا سعدی؟ چون یکی از مهم ترین دلایل خودکشی نزد جوانان شکست های عشقی یا تصور آن است در حالی که اگر با سعدی آشنا بودند چنین نمی‌کردند.

سعدی صریح و روشن می‌گوید:

به هیچ یار مده خاطر و به هیچ دیار
که برّ و بحر، فراخ است و آدمی بسیار
....
چه لازم است یکی شادمان و من غمگین
یکی به خواب و من اندر خیال وی بیدار

کسی از غم و تیمار من نیندیشد
چرا من از غم و تیمار وی شوم بیمار؟

در این شعر به سرزنش کسانی می‌پردازد که خود را اسیر یک فرد یا مکان خاص می‌کنند و از زندگی لذت نمی‌برند در حالی که به جای مهر از جانب آنان قهر می بیند و یادآور می شود در لحظه‌ای که عاشق دل خسته زانوی غم به بغل گرفته معشوق دیروز و حالا رسته از کمان او شادمان است!

تصور کنید فرد از بالای پل طبیعت و به یاد دیگری خود را پایین اندازد و مغزش متلاشی شود و هم زمان فرد مورد نظر در بستر آرمیده باشد و شاید تنها لب خود را بگزد!


اما چرا سهراب؟ این شعر او هم مشهور است:

من به اندازۀ یک ابر دلم می‌گیرد / وقتی از پنجره می‌بینم/ حوری، دختر بالغ همسایه/ پای کمیاب‌ترین نارونِ روی زمین/ فقه می‌خواند

سهراب، مسلمان است و باورمند و نمی‌خواهد به فقه طعنه بزند اما انتظار دارد جوانان از زندگی و از طبیعت لذت ببرند و از نارون و طبیعت غافل نشوند.

شاید اگر سهراب زنده بود برای دختر جوان 24 ساله ای که اول بار خود را از بالای پل طبیعت به پایین پرتاب کرد شعری به همین مضمون می‌سرود و می گفت: آخر، آدم خود را از بالای چنین سازۀ کمیاب و زیبایی پایین می‌اندازد؟ آن هم به خاطر دیگری یا نظر و داوری دیگران؟

انگیزۀ نوشته همین بود. چون به اندازۀ یک ابر دل آدم می گیرد وقتی می‌شنود در این 6 سال 17 نفر از بالای پل زیبای طبیعت خود را پایین انداخته‌اند.

هر قدر هم قیمت دلار بالا برود، هر اندازه هم احساس کنی به آخر خط رسیده ای و تنهایت گذاشته اند یا دلایل دیگر، پل طبیعت و هر جای قشنگ دیگر برای تماشاست و لذت نه خود را کشتن. چون به قدر کافی مرگ در کمین ما هست و هر لحظه یک جرعۀ آن را می‌نوشیم و نیازی نیست خودمان را زودتر بیندازیم بغلش!

لینک کوتاه: asriran.com/0039CO

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: پل طبیعت مهرداد خدیر روی پل پل طبیعت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۶۲۷۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جزئیات تازه و تکان‌دهنده از خودکشی سمیرا آل سعیدی

آفتاب‌‌نیوز :

یزدانی می‌گوید: دکتر تیمورزاده از فعالین صنفی که آشنایی با خانم دکتر داشته و در این باره در اینستاگرامشان هم نوشته‌اند دیروز به من گفت ایشان بسیار فرد فعالی بودند، اما طی چند مرحله در پیام‌هایی که با دکتر تیمورزاده رد و بدل می‌کرده به ایشان می‌گوید آیا راهی برای مهاجرت هست که دیگر نیازی به تحصیل مجدد نداشته باشم؟ در ماجرا مرگ دکتر بخشی، خانم دکتر آل سعیدی به دکتر تیمورزاده پیام می‌دهد که باید یک کار جمعی انجام دهیم. یعنی تا چند وقت پیش هم ایشان امیدش به تغییر را از دست نداده بوده است. دکتر تیمورزاده می‌گفت ایشان به ظاهر شرایطی عادی داشت و کسی باور نمی‌کرد به خودکشی فکر کند.

خودکشی پزشکان موضوع بحث این روزهاست و خودکشی دکتر سمیرا آل سعیدی، نمونه دیگری است که پس از مورد خانم دکتر بخشی، شرایط بغرنج پزشکان را به نمایش می‌گذارد. تداوم این روند نه تنها موجب دلسردی و نگرانی دیگر پزشکان خواهد شد بلکه از دست رفتن هر پزشک، بارعلمی پزشکی کشور را نیز کاهش می‌دهد.

جهت بررسی بیشتر این موضوع، گفتگویی با هادی یزدانی، پزشک و فعال صنفی انجام شده است که در ادامه، مشروح آن را می‌خوانید:

*اطلاعات شما از پرونده خودکشی خانم دکتر آل سعیدی از کدام منابع است؟

اطلاعات من از این پرونده مبتنی بر اطلاعاتی است که در دو روز اخیر در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است. این اطلاعات به صورت پراکنده از سوی بیماران، دانشجویان و همکاران خانم دکتر منتشر شده است. مورد خانم دکتر آل سعیدی برخلاف مورد خانم دکتر بخشی است که یک مورد استثنایی ناشی از ظلم و تحقیر سیستماتیک ایشان را به سمت خودکشی برد.

* خانم دکتر آل سعیدی در چه شرایطی دست به خودکشی زد و خودکشی ایشان چه تفاوتی با مورد خانم بخشی دارد؟

مورد خانم دکتر آل سعیدی از منظر دیگری نسبت به خانم بخشی قابل بررسی است. ایشان در بالاترین درجه‌ی تحصیلات علمی و فوق تخصص، بوده و سمتی در معاونت امور بین‌الملل بیمارستان امیرعلم داشته است و اگر این فرد را از بیرون نگاه کنیم، نماد یک فرد کامل و موفق است. ایشان متاهل بوده و دارای یک فرزند هشت ساله است. به واقع چه اتفاقی می‌افتد که ایشان خودکشی منجر به مرگ انجام می‌دهد؟ دکتر تیمورزاده از فعالین صنفی که آشنایی با خانم دکتر داشته و در این باره در اینستاگرامشان هم نوشته‌اند دیروز به من گفت ایشان بسیار فرد فعالی بودند، اما طی چند مرحله در پیام‌هایی که با دکتر تیمورزاده رد و بدل می‌کرده به ایشان می‌گوید آیا راهی برای مهاجرت هست که دیگر نیازی به تحصیل مجدد نداشته باشم؟ در ماجرا مرگ دکتر بخشی، خانم دکتر آل سعیدی به دکتر تیمورزاده پیام می‌دهد که باید یک کار جمعی انجام دهیم. یعنی تا چند وقت پیش هم ایشان امیدش به تغییر را از دست نداده بوده. دکتر تیمورزاده می‌گفت ایشان به ظاهر شرایطی عادی داشت و کسی باور نمی‌کرد به خودکشی فکر کند. من تمام این مسائل را گفتم تا به این نکته برسم که خودکشی هیچ قانون و صورت و ظاهری ندارد. اصلاً اینطور نیست که بگویید به چهره و رفتار یک فرد می‌آید که خودکشی کند. مورد خانم دکتر آل سعیدی نشانگر این است یک فرد که از منظر بیرونی در اوج موفقیت است و زندگی شخصی خوبی هم دارد، اما خودکشی می‌کند. خیلی از دانشجویان هم از ایشان تعریف می‌کنند که شخصیت فروتن و علمی داشت. در نتیجه حتی چنین فردی هم در موقعیت ناامیدی اجتماعی، دست به خودکشی می‌زند. آینده حتی برای چنین آدمی هم نکته‌ی مثبتی ندارد و رو به افول است، او این را در صحبت با دکتر تیمورزاده نیز گفته بود. از مجموع اطلاعاتی که از منابع مختلف به جز خانواده ایشان جمع‌آوری کردیم به نظر می‌رسد که علت خودکشی ناامیدی مطلق نسبت به هرگونه تغییر و بهبود در آینده است.

* چند درصد از پزشکان درگیر این نوع از ناامیدی اجتماعی رو به خودکشی هستند؟

من می‌خواهم مسأله را فراتر از پزشکان ببینم، باید ببینیم چند درصد مردم چنین ناامیدی دارند. وقتی شما هیچ امیدی به تغییر نداشته باشید، هرکدام از آدم‌ها در هر شرایط یک نوع تصمیم می‌گیرند. در مورد پزشکان، چندین اتفاق با هم افتاده است؛ یاس فلسفی و ناامیدی اجتماعی که بسیاری از مردم نسبت به آینده‌ی کشور دارند، در کنار مشکلات صنفی و مشکلات مالی در جوان پزشکان موجب خودکشی است. در مورد خانم دکتربخشی، ظلم سیستماتیک هم اضافه شده بود. برخی از شغل‌ها ذاتاً در ساده‌ترین حالت خود هم سخت هستند. به علت اینکه پزشکی با جان افراد در ارتباط است و چالش‌های قانونی بسیاری دارد، پزشکان نگرانی‌ها و تنش‌های زیادی دارند. ممکن است عده‌ای بگویند این شرایط برای همه وجود دارد، اما در ماجرای خودکشی پزشکان، فقط چالش‌های جامعه مطرح نیست، بلکه چالش‌های شغلی هم مطرح است. خیلی از ما در حال دیدن افت علم پزشکی در کشورمان هستیم و ایشان هم در جایگاه شغلی‌شان این مسأله را می‌دیده است. دیدن چنین مسائلی باعث ناامیدی بیشتر می‌شود.

*خودکشی در پزشکان چه تفاوت ساختاری با دیگر اقشار دارد؟

پزشکان خودکشی‌های معطوف به مرگ دارند و فرد به واسطه‌ی علمی که دارد، کار را در لحظه تمام می‌کند. بنا بر شنیده‌ها برخی از رزیدنت‌های خانم دکتر آل سعیدی گفته‌اند که ایشان حتی روز قبل از خودکشی درباره این مسأله برای دانشجویان صحبت کرده است.

* پرونده خانم دکتر بخشی به کجا رسید؟

خود من و یکسری از فعالان صنفی صبر کردیم تا گرد و خاک درگیری‌های ایران و اسراییل فروکش کند. به سبک مدیریت تمام مسائلی که در کشور داریم، یک روش صبر و سکوت در سیستم بوروکراسی اداری کشور وجود دارد که خواهان صبر است تا بحران بعدی فرا برسد و بحران قبلی فراموش شود. ما مورد خانم دکتر بخشی هم ماجرا را فراموش نکرده‌ایم. نزدیک یک ماه از مرگ ایشان گذشته، اما هیچکس در سیستم اداری کشور پاسخگو نبوده و قبول مسئولیت نکرده است. افرادیکه با ترک فعل، مسبب بردن خانم بخشی به سمت خودکشی بودند، متأسفانه با همان روش قبلی و حتی شدیدتر به کار برگشته‌اند. آن‌ها دیدند که هیچکس از آن‌ها پاسخ نمی‌خواهد.

منبع: سایت انتخاب

دیگر خبرها

  • اشتباه‌ترین تصور برای کسانی که به خودکشی فکر می‌کنند | این فیلم را حتما ببینید
  • جزئیات تازه و تکان‌دهنده از خودکشی سمیرا آل سعیدی
  • ببینید | گیاه مرگباری که باعث خودکشی کردن قربانی می‌شود!
  • ویدیو/ ۵۰ هزار خودکشی در یک سال!
  • (ویدئو) تصاویری عجیب از نجات افراد در حال خودکشی
  • بایدن: زمانی به دنبال خودکشی بودم + بشنوید
  • بایدن قصد خودکشی داشت!
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • بایدن: زمانی به خودکشی فکر می‌کردم
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است