Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ورزش 3»
2024-04-29@15:48:07 GMT

اسکوچیچ ؛دیوار بلند بی اعتمادی فرو می ریزد؟

تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۲۰۴۲۸

اسکوچیچ ؛دیوار بلند بی اعتمادی فرو می ریزد؟

رابطه مؤثر با بازیکنی که استوری‌اش استقبال خوبی از مربی جدید نداشته کار آسانی نیست و باید دید اسکوچیچ چگونه می‌تواند روابط خوبی را از موضع سرمربی تیم ملی با بازیکنان برقرار کند.

به گزارش ورزش سه ، «هر سری یک عقلی دارد.» این یک ضرب‌المثل  کروات است که در اولین کنفرانس مطبوعاتی دراگان اسکوچیچ در نقش سرمربی تیم ملی یاد گرفتیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بله هر سری یک عقلی دارد و ما در راه جام‌جهانی قطر با دراگان پیش می‌رویم، با عقل او، رویکردش، تصمیماتش، تجربه داشته و نداشته‌اش و رویاهایش.

 

۱- دراگان اسکوچیچ در کنفرانس مطبوعاتی دیروز نه رویاپردازانه حرف زد، نه سعی کرد موقعیت سخت تیم ملی در گروهش را سخت‌تر از آنچه هست جلوه دهد، نه سعی کرد با حرف‌هایش کسی را تحت تأثیر قرار دهد، نه مقابل انتقادات تندخو بود و نه حضورش هیجان‌انگیز بود. او شخصیت پیچیده‌ای ندارد، چیزی را درباره کارش راز جلوه نمی‌دهد، رویایی عجیب نمی‌سازد و درباره کار سختی که پیش‌رو دارد مشغول بزرگ‌نمایی نشده است. او حتی مثل مارک ویلموتس حرف‌های بی‌معنایی شبیه به اینکه مثل دوران کی‌روش دفاعی بازی نمی‌کنیم و سراپا حمله خواهیم شد به زبان نمی‌آورد. اینها اما مسأله‌های اصلی نیست.

 

۲- دراگان اسکوچیچ آنچنان مورد قضاوت قرار گرفته که دیگر شاید کافی به‌نظر می‌رسد. او باید کارش را شروع کند تا درباره عملکردش حرف بزنیم. دراگان به چند موضوع تأکید دارد و نشان می‌دهد که ذهنش را مشغول کرده است. او در مهم‌ترین بخش حرف‌هایش در کنفرانس دیروز گفت: «دو راه در پیش داریم؛ یا روش را عوض کنیم و یا اینکه بازیکنان جدید را به تیم تزریق کنیم که البته این موضوعات زمان‌بر است و شاید کار ما را دچار مشکل کند. همه‌چیز بستگی به این موضوع دارد که چقدر زمان داریم و برنامه‌های‌مان به چه شکل پیش می‌رود.» این عبارت‌ها نشان می‌دهد او می‌خواهد در آینده تیم خودش را بسازد. او نیامده تا مربی چند لژیونر ثابت در ترکیب و چند بازیکن همیشگی باشد، بلکه از تغییرات خودش و ساختن تیم خودش حرف می‌زند. این کار بی‌شک تجربه بزرگ و ایده می‌خواهد و این بزرگترین چالش دراگان اسکوچیچ خواهد بود. اسکوچیچ می‌داند این حرف‌ها را به یاد می‌سپاریم و پی کارش را خواهیم گرفت تا نشانه‌هایی از حرف‌هایش را در تیمش جست‌وجو کنیم.

 

 

 

۳- چگونگی بازی بازیکنان تیم ملی در باشگاه‌های ایرانی؛ این نیز از دغدغه‌های اسکوچیچ است. او بارها از تعامل با مربیان حرف زد. می‌خواهد بازیکنانش را در باشگاه‌ها کنترل کند. در این باره باید ببینیم او چه نوع کنترلی را در ذهن دارد. تعریف این تعامل چیست و در چه زمینه‌هایی می‌خواهد شکل بگیرد. تیم ملی فرصت چندانی برای تمرینات و اردوها ندارد و شکل بازی بازیکنان در باشگاه‌ها می‌تواند برای تیم ملی سرنوشت‌ساز باشد. بازیکنی که تمام فصل در باشگاهش در یک پست بازی کرده، نمی‌تواند بدون حضور در اردوی بلندمدت تیم ملی پست دیگری را با پیراهن تیم ملی با کیفیت بالا بازی کند. اسکوچیچ شاید دنبال تعامل در این زمینه‌هاست و باید دید چه ایده‌هایی درباره بازیکنان و تعامل با باشگاه‌شان دارد.

 

۴- اسکوچیچ درباره لژیونرها از انگیزه‌هایی حرف زده که به آنها منتقل می‌کند. چند نفر از لژیونرها در باشگاه خود موقعیت‌های خوبی ندارند و اسکوچیچ اگر بتواند روابط مؤثری با آنها برقرار کند، حتماً تغییر وضعیت آنها می‌تواند به تیم ملی کمک کند اما این یک ماجرای پیچیده است. باید دید جنس روابط اسکوچیچ با لژیونرها چطور خواهد بود. مثلاً رابطه مؤثر با بازیکنی که استوری‌اش استقبال خوبی از مربی جدید نداشته کار آسانی نیست و باید دید اسکوچیچ چگونه می‌تواند روابط خوبی را از موضع سرمربی تیم ملی با بازیکنان برقرار کند. دراگان گفته بلد است این اتفاقات را مدیریت کند. فدراسیون فوتبال باید در این زمینه‌ها به تیم ملی کمک کند اما کدام فدراسیون فوتبال؟

 

 

 

۵- دراگان اسکوچیچ در اولین کنفرانس چاره‌ای پیدا نکرد جز اینکه در پاسخ به اتهامات بگوید: «مطمئن باشید با ۵۱ سال سن و تجربه‌ای که من به دست آورده‌ام، می‌گویم کسی نمی‌تواند من را بخرد. آدم سالمی هستم و لیست سیاه متعلق به شایعات است. بازیکنانی به تیم ملی دعوت می‌شوند که بی‌شک مستحق پوشیدن پیراهن تیم ملی باشند.» حتی بیان این عبارت‌ها دور از شأن اولین کنفرانس سرمربی تیم ملی است اما همه‌چیز آنطور پیش رفته که کار به شنیدن این جملات برسد. او در وقت دیگری در این کنفرانس گفت که فدراسیون با یک مربی صادق قرارداد بسته است. امیدواریم این آخرین‌بار باشد که لازم است سرمربی تیم ملی به چنین اتهاماتی پاسخ دهد. اگر قرار باشد به انتخاب‌های سرمربی تیم ملی باور نداشته باشیم، چه بر سر تیم ملی خواهد آمد؟ شما نگران نمی‌شوید؟

 

فرشاد کاس نژاد

تیم ملی ایران دراگان اسکوچیچ (سرمربی)

منبع: ورزش 3

کلیدواژه: تیم ملی ایران دراگان اسکوچیچ سرمربی دراگان اسکوچیچ سرمربی تیم ملی اولین کنفرانس باشگاه ها تواند روابط تیم ملی باید دید زمینه ها حرف هایش حرف ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۲۰۴۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا صدای جنبش‌های دانشجویی عربی در حمایت از فلسطین بلند نمی‌شود؟

قدس؛ با گذشت ۷ ماه از آغاز جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه، صدها هزار تظاهرکننده همچنان در خیابان‌های لندن، پاریس، نیویورک و سایر کشورها تجمع می‌کنند. آنچه در سرتاسر جهان شاهد آن هستیم چیزی جز نبرد خیر در مقابل شر، و عدالت در برابر بی عدالتی نیست، زیرا دانشجویان، کارگران، وکلا، معلمان و کارمندان دولت، شیوه مشارکت سیاسی را برای خودشان دوباره ترجمه کرده اند. پس از چندین دهه که در آن دانشجویان به طور معمول به بی‌تفاوتی و غیرسیاسی بودن متهم می‌شدند، جنبش دانشجویی جهانی در حمایت از فلسطین کاری کرده است که عمیقاً به این نسل به عنوان رهبران فردای جامعه افتخار کنیم، زیرا آنها برای دفاع از حقوق و انسانیت کسانی که با نسل کشی، ظلم و بی عدالتی روبرو هستند، در خطر دستگیری، قرار گرفتن در لیست سیاه و اخراج از دانشگاه قرار دارند.

صدای اعتراضاتی که قتل‌عام‌ و نسل‌کشی را که اسرائیل بیش از ۲۰۰ روز است در غزه مرتکب می‌شود، محکوم می‌کند، هر روز در دانشگاه‌های سراسر جهان افزایش می‌یابد و به سمت تشکیل یک بلوک جهانی از دانشگاه‌ها حرکت می‌کند که نویدبخش تشکیل بزرگ‌ترین جنبش دانشجویی در جهان است؛ جنبشی جهانی که  در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ که منجر به توقف جنگ در الجزایر و ویتنام شد.

۱۷ آوریل آغاز اعتراضات دانشجویی در آمریکا

آغاز این جنبش جدید دانشجویی در دانشگاه کلمبیا در ایالات متحده و توسط جنبش دانشجویان برای عدالت در فلسطین در حالی سازماندهی شد که اعضای آن در ۱۷ آوریل خیمه‌های خود را در حیاط دانشگاه برپا کردند. این امر منجر به اختلال در کلاس‌ها در تمام بخش‌های دانشگاه شد و رئیس دانشگاه را بر آن داشت تا با پلیس تماس بگیرد تا تظاهرکنندگان را دستگیر کند و باعث شد تا سایر دانشجویان و اعضای هیئت علمی به اردوگاه معترضان بپیوندند؛ شرایط به گونه‌ای رقم خورد که محوطه دانشگاه به یک «هاید پارک» آمریکایی تبدیل شد که در آن سخنرانی برگزار می شد و سخنرانان به نوبت برای دانشجویان سخنرانی می‌کردند و فعالیت‌های نظیر خواندن سرود و آوازهای فلسطینی گرمابخش این تجمعات بود و دانش‌آموزان و دانشجویان معترض آمریکایی اعلام کردند تا زمانی که خواسته‌هایشان برآورده نشود، در آنجا خواهند ماند.

جنبش دانشجوی حمایت از فلسطین چه می‌خواهد؟

شتاب فزاینده این جنبش، پس از آن که در ابتدا با حضور تعدادی اندک از دانشجویان آغاز شد، دانشجویان دیگر دانشگاه‌های آمریکا را بر آن داشت تا در همبستگی با آنها به پا خیزند و همزمان سقف مطالبات جنبش دانشجویی بالا رفت و مطالبات آنها از درخواست آتش بس فوری در غزه و بازگشت همکاران بازداشتی خود فراتر رفت و به مطالبات پایان یافتن تمام قراردادهای بین دانشگاه‌ها و شرکت‌های نظامی که اسلحه‌های اسرائیل را تامین می‌کنند رسید؛ آنها از مدیران دانشگاه‌ها خواستند که با توجه به ارزش‌های اصلی این نهادهای علمی و دانشگاهی، یعنی عدالت، صلح و حقوق بشر، در تمام توافق‌های انجام شده با صنایع نظامی و موسسات تحقیقاتی اسرائیل تجدیدنظر کنند.

سرایت اعتراضات دانشجویی به سایر دانشگاه‌های آمریکا و جهان

 این اعتراض دانشجویی در مقابل تداوم جنگ، سکوت و تبانی بین المللی با جنایتکاران، به سایر دانشگاه‌های داخل آمریکا و جهان سرایت کرد؛ بسیاری از دانشجویان در سرتاسر جهان به "حصر همبستگی با غزه" در دانشگاه کلمبیا در واشنگتن به عنوان یک اقدام قهرمانانه نگاه کرده‌اند و آنها به دنبال الگوبرداری از آن هستند تا روی دانشگاه‌های خود فشار بیاورند، و از این طریق، دولت‌های خود را وادار سازنند تا برای متوقف کردن جنایات در غزه اقدامی عاجل کنند.

یهودستیزی؛ کلیدواژه سرکوب اعتراضات دانشجویی

 جنگ نسل کشی ارتش اشغالگر اسرائیل علیه فلسطینیان بی دفاع و بی گناه در غزه و کرانه باختری در حالی ادامه دارد که مقامات امنیتی ایالات متحده برای درهم شکستن و منحرف کردن جنبش دانشجویی، سلاح سنتی «یهود ستیزی» را مطرح کردند تا هر صدایی که از اسرائیل و اقدامات جنایتکارانه آن انتقاد می‌کند خاموش کنند، اما با توجه به آگاهی دانشجویان، به نظر می‌رسد این سلاح دیگر کارایی ندارد، چراکه دانشجویان تاکید کردند که تا شنیده شدن صدایشان به اعتراض خود ادامه خواهند داد؛ دانشجویان اعلام کردند که جنبش آنها صلح آمیز است و دنباله روی جنبش‌های حقوق مدنی و ضد جنگ است که در طول تاریخ، آمریکا شاهد آن بوده است.

از دهه ۱۹۵۰، جنبش‌های دانشجویی در کشورهای مختلف، از آمریکا گرفته تا اروپا تا شرق آسیا و در منطقه عربی در طول بهار عربی، درواقع موتور محرکه انقلاب‌ها به سوی آزادی و دموکراسی تلقی شدند. امروز اما جنبش دانشجویی به دلیل نیروی جوانی و استقلال سیاسی خود از احزاب و گروه‌های ذینفع و به دلیل جوان‌گرایی فراوان، تبدیل به یکی از جنبش‌هایی شده است که می‌تواند در جوامع خود تغییر ایجاد کند؛ ویژگی که می‌تواند جنبش‌های دانشجویی را به خالق بلامنازع آینده تبدیل کند.

جای خالی صدای جنبش‌های دانشجویی عرب در حمایت از فلسطین

باوجود شکلگیری جنبش‌ جهانی دانشجویی در حمایت از فلسطین، در کشورهای عربی اما به سختی می‌توانیم صدای دانشجویان یا دانشگاه‌ها را بشنویم، یا دست‌کم صدای آنها به دلایل نامعلومی در خارج از کشورشان طنین انداز نشده است. در بسیاری از کشورهای عربی فضای ترس و ظلم بر دانشگاه‌ها حاکم است و اساتید و کارکنان دانشگاه می‌ترسند صدای خود را با صدای بلند در محوطه دانشگاه برای حمایت از آرمان فلسطین بلند کنند. از سوی دیگر، سرکوب سیستماتیک علیه جنبش‌های دانشجویی مجالی به دانشگاهیان نمی‌دهد تا صدای خود را در محکومیت جنگ جنایتکارانه علیه غزه بلند کنند.

سایه ترس و سرکوب بر دانشگاه‌های عربی

به عنوان نمونه ماه گذشته، عبدالمالک اسعدی رییس یکی از دانشگاه‌های مراکش نیروهای امنیتی را احضار کرد تا محوطه دانشگاه را محاصره کنند و آن را به روی دانشجویان ببندند تا از برگزاری ششمین گردهمایی در مورد بیت المقدس که اتحادیه ملی دانشجویان مراکش در این دانشگاه برگزار می‌کرد، جلوگیری کند؛ این گردهمایی قرار بود با شعار "طوفان الاقصی: عزت و سربلندی ملت، نماد پیروزی و رهایی آن" برگزار شود، اما رئیس دانشگاه تصمیم گرفت کلاس‌ها را به حالت تعلیق درآورد و کلیه امکانات را به مدت ۳ روز به حالت تعلیق درآورد.  وضعیت در سایر دانشگاه‌ها نیز به همین منوال است؛ در بیش از ۳۰ دانشگاه دیگر مراکش نیز، بدون احتساب کالج‌ها و مؤسسات آموزش عالی، چه در میان رده‌های دانشجویی و چه در میان اساتید و معلمان سکوتی آکنده از ترس حاکم است.

 یکی از اساتید برجسته دانشگاه که در بسیاری از دانشگاه‌های کشورهای عربی به تدریس مشغول است و به درپیش گرفتن مواضع مترقی در حمایت از اهداف عادلانه، به ویژه مسئله فلسطین معروف است، گفته است که ترس چیزی است که مانع از اقدام دانشگاه‌های کشورهای عربی برای دفاع از آرمان فلسطین و حمایت از فلسطینی ها می‌شود.

وی گفت‌وگوی بین خود و رئیس یکی از دانشگاه‌ها در عربستان را که دانشگاهی معتبر محسوب می‌شود، دلیلی بر این امر ذکر کرد؛ وی اذعان کرد وقتی که ایده برگزاری یک رویداد آموزشی با موضوع جنگ غزه را مطرح کرده است، رئیس دانشگاه ترس خود را به گونه‌ای توجیه کرد و از برگزاری این رویداد جلوگیری کرده است.  درواقع سازماندهی چنین رویدادی به ویژه با توجه به عادی سازی رسمی و غیر رسمی روابط بین برخی دولت‌های عربی و رژیم صهیونیستی، کار دشواری به نظر می‌رسد.

 دانشگاه‌ها چراغ راه دانش و رهبران آینده جامعه

جنبش‌های دانشجویی در جهان عرب از نظر تاریخی در تمام نقاط عطف تاریخ حضور داشته‌اند، حتی در سیاه‌ترین سال‌ها، دانشجویان و اساتید دانشگاه در خط مقدم رهبری امور اجتماعی و اجتماعی بودند و رهبری جنبش های سیاسی که از آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی دفاع می‌کردند را برعهده داشتند؛ با این حال، در طول دو دهه اخیر، روسای دانشگاه‌های بزرگ عربی به کارکنانی تبدیل شده‌اند که بیش از آنکه  به دنبال شهرت و جایگاه علمی خود در جامعه باشند به فکر موقعیت و مزایای خود هستند! آنها منتظر سیگنال‌هایی از طرف مقامات دولتی و امنیتی هستند تا بتوانند با پیروی از دستورات آنها، تمام صداهای مزاحمی را که ممکن است باعث عصبانیت و نارضایتی مقامات شود سرکوب کنند.

جنبش‌های دانشجویی عربی همواره در خط مقدم مبارزات مردمی بوده و جنبش مدنی کشورهایشان را رهبری و احزاب سیاسی را هدایت کرده‌اند و در طول تاریخ، مواضع قهرمانانه و فداکاری‌های بزرگی را برای هدایت جامعه به سمت تغییر، پیشرفت و توسعه ارائه کرده اند. در طول دوره‌های جنبش مردمی از جمله بهار عربی که جهان عرب تجربه کرد، جوانان دانشگاهی کسانی بودند که تظاهرات‌هایی را رهبری و چارچوب‌بندی کردند که هزاران جوان را از همه گرایش‌ها و از همه گروه‌های آموزشی جذب کرد. آنچه امروز جنبش دانشجویی جهان عرب را از بیان بلند صدای خود باز می دارد، موج سرکوب سیستماتیکی است که ماشین سرکوب دولتی موفق به اجرای آن در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی شده است تا صداهای اعتراضی را در نطفه خفه کند.

در حالی که جهان منتظر بیدار شدن وجدان دانشگاه‌های کشورهای عربی و مسلمان منطقه است، جنگ جنایتکارانه غزه باعث شده است که بسیاری، حتی آنهایی که از منطقه و موضوع دور هستند، دچار بحران اخلاقی عمیقی شوند صدای خود را در حمایت از مردم مظلوم فلسطین و در واکنش به اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی بلند کنند. جنبش دانشجویی در کشورهای عربی باید فورا به صداهایی که خواهان پایان دادن به این تراژدی وحشتناک در غزه  بلند شده است، پاسخ دهد، چرا که این بحران عواقب اخلاقی وحشتناک و پیامدهای انسانی ویرانگری برای آینده همزیستی انسانی بر اساس ارزش‌هایی خواهد داشت که امروز در حالی شاهد شکسته شدن آن در مقابل چشمان خود هستیم که هیچ کس اقدامی برای پایان دادن به آن نمی‌کند.

انتهای پیام/

سیداحمد موسوی

دیگر خبرها

  • چرا صدای جنبش‌های دانشجویی عربی در حمایت از فلسطین بلند نمی‌شود؟
  • دستگیری مدیر قلابی کلاهبردار سایت دیوار
  • کاربران دیوار چطور به حفظ زمین کمک کردند؟
  • اظهارات جدید وزیر کشور درباره دیوار کشی در استان سیستان و بلوچستان
  • ماشین مغزشویی صهیونیست‌ها به دیوار خورد!
  • (عکس) واکنش معنادار دروازه‌بان آلومینیوم به شکست پرسپولیس
  • خلق اثر هنری شگفت انگیز دیوار چین (فیلم)
  • ساخت ۲۳۰ واحد برای جا به جایی ساکنین منبع آب اهواز
  • آیا «اجاره بلند مدت زمین های موقوفه» جایز است؟
  • آصفری: بلندتر شدن دیوار بی‌اعتمادی نتیجه سیاست‌های اتحادیه اروپا در قبال ایران است