دیوار بلند بی اعتمادی میان دهلی و کابل
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۲۶۲۴۷۸
رویداد۲۴-بیتا میرعظیمی روابط میان افغانستان و پاکستان از آغاز استقلال پاکستان در 1947 همواره با فراز و نشیبها و درگیریهایی همراه بوده است. امری که همچنان تداوم یافته و در سه دهه گذشته نیز با توجه به بحرانهای داخلی افغانستان به عاملی برای تشدید تنشها و اتهام زنیها علیه یکدیگر تبدیل شده است. این مناقشات طی سالهای گذشته مانند زخمی کهنه و مزمن عمل کرده که هر از گاهی سر باز کرده و درد اختلافات میان دو کشور را دو چندان کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
که مشروح آن را میخوانید:
روابط دو کشور افغانستان و پاکستان همواره همراه با بیاعتمادی متقابل بودهاست. از همین رو در 60 سال گذشته و بویژه در یکی دو دهه اخیر شاهد اتهامزنیهای بسیاری از هر دو کشور علیه یکدیگر بودهایم. به نظر شما ریشه این بیاعتمادی را باید در کجا جست و جوکرد؟
بخش مهمی از دلایل بیاعتمادی متقابل اسلام آباد و کابل به اختلافات مرزی آنان باز میگردد. سال ۱۸۹۷میلادی در زمان امیر عبدالرحمن خان، پادشاه وقت افغانستان، کابل و لندن پس از سلسله جنگهایی توافقنامهای در مورد خط مرزی دیوراند امضا کردند که پاکستان پس از استقلال از انگلیس وارث آن شد. افغانها که پیش از استقلال پاکستان از بریتانیا به این توافق تن داده بودند، پس از سال 1947 حاضر نشدند، این خط مرزی را به رسمیت بشناسند. به جز این نزدیکی هند و افغانستان نیز در افزایش این بیاعتمادیها مؤثر بوده است. نفوذ هند در افغانستان بویژه در سالهای اخیر و با حمایت امریکا پاکستان را بشدت نگران کرده است؛ بطوریکه پاکستان در هر مذاکرهای به صراحت شرط بهبود مناسبات خود با افغانستان را فاصله گرفتن کابل از دهلی اعلام میکند. رقابت قدرتهای بزرگ و همچنین اختلافات تجاری نیز در گسترش دامنه بی اعتمادیهای متقابل میان دو کشور مؤثر بوده است.
دولت پاکستان چه از طرف افغانستان و چه از سوی شخص ترامپ، متهم است به گروههای تروریستی از جمله طالبان پناه میدهد. به نظر شما این اتهامات تا چه حد صحت دارد؟
درباره حمایت پاکستان از جریانهای رادیکال اسلامی یا سلفیها، همیشه سخن گفته شدهاست. باور عمومی بر این است که پاکستان در قبال مسأله تروریسم سیاست دوگانهای دارد و ضمن رد حمایت از نیروهای تندرو، به آنها امکان حضور و عمل علیه افغانستان و نیز هند را درکشمیر میدهد. در همین راستا اخیراً مقامات امنیتی افغانستان اقدام به تهیه فهرستی از رهبران طالبان در پاکستان و محل حضور آنها در قالب شورای کویته در مرکز ایالت بلوچستان پاکستان، شورای پیشاور در مرکز ایالت خیبر پختونخواه و نیز مراکز آموزشی و تدارکاتی آنها و مسیرهای نفوذشان از پاکستان به داخل افغانستان کردند و در اختیار مقامهای اسلام آباد قرار دادند. اما پاکستان این فهرست و مسیرها و محلهای اختفا را انکار کرده که همین انکار کردن باعث خشم کابل شدهاست. بویژه که افزایش خشونتها در افغانستان قابل توجه بوده است. افزایش این خشونتها که واقعیتی غیر قابل انکار است، بر روند صلح افغانستان تأثیر گذار است. در همین راستا نیز لازمه هرگونه مذاکره و گفتمانی کاهش تنشها میان دو کشور است. این در حالی است که دو کشور یکدیگر را به حمایت از گروههای تروریستی متهم کرده و در همین میان نیز افغانستان مدعی است که طالبان بر ۷۰ درصد خاک افغانستان مسلط است.
روشن است مادامی که چنین روندی در روابط دو کشور حاکم است مناسبات افغانستان و پاکستان روزبه روز تیره تر خواهد شد.اما آیا واقعاً میتوان مسبب وضعیت نابسامان امنیت افغانستان را پاکستان تلقی کرد؟
گروههای شبه نظامی اخیراً بر شدت فعالیتهای خود در افغانستان افزودهاند و در همین راستا نیز افغانستان و اخیراً امریکا انگشت اتهام را بصورت جدی متوجه پاکستان کردهاند؛ اما در نگاهی واقع بینانه نمیتوان تمامی گناهان را به گردن پاکستان انداخت. حقیقت آن است که افغانستان در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی مورد رقابت رقبای بینالمللی قرار گرفته که هرکدام از آنها در راستای منافع راهبردی خود از گروههای شبه نظامی به عنوان یک ابزار استراتژیک بهره میگیرند. در چنین فضایی حل این مشکل به این دلیل لاینحل میشود که بازیگران متعدد، منافع متضادی دارند و برای یافتن راهحل نهایی برای افغانستان باید به هر سه سطح رقابتها توجه کنند. تا زمانی که این واقعیت بدرستی درک نشود و در هرسه سطح هماهنگی بوجود نیاید، صلح در افغانستان هم چنان دور از دسترس باقی خواهد ماند.
همانطور که فرمودید آنچه باعث لاینحل شدن بحران در افغانستان میشود، وجود بازیگران مختلف خارجی در آن است. درمورد بازیگران اصلی در روند صلح افغانستان بیشتر توضیح میدهید؟
بازیگران صلح افغانستان را میتوان در سه سطح دسته بندی کرد. این بازیگران در سطح داخلی شامل طالبان - دولت مرکزی، شبکه حقانی - دولت مرکزی، القاعده - دولت مرکزی، خلافت خراسانی داعش - دولت مرکزی و گروهای کوچک تر قومی، قبیلهای رقیب هستند. در سطح منطقهای نیز پاکستان و هندوستان، پاکستان و ایران، عربستان سعودی و ایران، ترکیه و ایران و عربستان سعودی، قطر و عربستان سعودی، امارات متحده وعربستان سعودی در روند صلح افغانستان با طالبان نقشآفرین هستند. درسطح بین المللی نیز امریکا و روسیه، اتحادیه اروپا و امریکا، اتحادیه اروپا و روسیه، چین و امریکا ایفای نقش میکنند. در این راستا تاکنون نیز مذاکرات گوناگونی از جمله مذاکرات صلح قطر بین طالبان و شورای صلح افغانستان- مذاکرات چهار جانبه امریکا چین ،افغانستان و پاکستان و مذاکرات پاکستان و افغانستان انجام گرفته است؛ اما واقعیت این است که هیچ یک از این مذاکرات به نتیجه ملموسی منتهی نشده است.
در بین این بازیگران نقش هند قابل توجهتر از بقیه به نظر میرسد. تجربه ثابت کرده به محض تشدید اختلافات مرزی میان هند و پاکستان، کابل چرخشی استراتژیک به سوی هند پیدا میکند تا از این طریق ضمن اعمال فشار به اسلامآباد این کشور را بر سر میز مذاکره بکشاند. در پیش گرفتن چنین رویکردی از سوی کابل، تا چه حد در حل چالشهای امنیتی و سیاسی دو کشور مؤثر عمل کرده است؟
الزاماً این طور نیست و تجربه نشان داده است که افغانستان با نزدیکی به هند باعث نگرانی بیشتر و خشم پاکستان و در همان حال تشدید جنگ و تقویت طالبان میشود. البته این درست است که بروز تنش در مرزهای هند و پاکستان فضای مناسبی را برای نزدیکی هند و افغانستان فراهم میکند؛ اما واقعیت آن است که این امر عامل تعیینکنندهای محسوب نمیشود و بدون این عامل افغانستان و هند دلایل قوی تری برای توسعه مناسبات با یکدیگر دارند. درنگاهی واقع بینانهتر میتوان گفت مناسبات هند و افغانستان غیر از دوره کوتاه حاکمیت طالبان همواره دوستانه و نزدیک بوده؛ هرچند که خالی از افت وخیز نبوده است.
نقش واشنگتن بخصوص استراتژی جدید دونالد ترامپ در افغانستان را در تشدید اختلافات میان کابل-اسلام آباد چگونه ارزیابی میکنید؟
سیاست جدید اعلام شده «دونالد ترامپ» در افغانستان و جنوب آسیا بهعنوان سیاستی راهبردی برای قرن ۲۱ میلادی، بیش از آنکه در ارتباط با مسائل منطقه باشد انعکاس دهنده بحث قدرت جهانی و نگرانی امریکا از صعود چین از نردبان قدرت جهانی در دهههای آینده به شمار میرود. چین در طرح جاهطلبانه جاده ابریشم جدید که در پاکستان در قالب پروژه کاشغر- گوادر کلید خورده بالغ بر ۵۴میلیارد دلار سرمایه گذاری کرده است. در عین حال این کشور در حال ساخت دو پایگاه دریایی در گوادر و جیوانی در نزدیکی مرز آبی ایران و در نزدیکی تنگه راهبردی هرمز است که این امر ضمن افزایش سطح رقابتها درآینده، امکان دارد به جابجایی قابل توجهی در اتحادهای منطقهای و بینالمللی منتهی شود. در چنین فضایی انتخاب قطعی هند به جای پاکستان از طرف امریکا نیز احتمالاً پاکستان را به چین و حتی روسیه و ایران نزدیکتر خواهد کرد. این در حالی است که حضور نظامی بلند مدت امریکا در افغانستان با منافع سیاسی امنیتی و نظامی چین و پاکستان، روسیه و ایران در تضاد قرار داشته و در چنین فضایی واقعی، ممکن است اتحادها و ائتلافهای دوران جنگ سرد بطور کلی دگرگون شده و اتحادهای جدیدی شکل گیرد. در چنین وضعیتی نیز دو سطح از اتحاد قابل تصور است: اتحاد سه جانبه امریکا، هند و افغانستان و همچنین اتحاد چین ، پاکستان و روسیه با ظرفیت پیوستن ایران.
در چنین وضعیتی آیا به مصالحه دو کشور امیدی میرود؟
پاسخ واقع بینانه به این پرسش ساده نیست. پاکستان برای مصالحه با افغانستان سه خواسته شبیه به آرزو دارد که بعید است بسادگی به آنها دست یابد و دست از حمایت طالبان بردارد. اولین خواسته، پذیرش خط مرزی دیوراند به عنوان مرز رسمی بینالمللی از طرف افغانستان است. دو خواسته دیگر نیز استفاده آزاد و بدون هیچ مانعی از خاک افغانستان برای دسترسی به آسیای مرکزی و کاهش نفوذ هند در افغانستان و استقرار دولتی دست نشانده در کابل است. واقعیت آن است که پاکستان نه تنها به هیچ کدام از خواستههای راهبردیاش نرسیده بلکه نسبت به گذشته فاصله بیشتری پیدا کرده است. با این حال شکی نیست که پاکستان به دلیل اعلام استراتژی ترامپ بشدت نسبت به کمک در روند صلح افغانستان تحت فشار است. از سویی دیگر اتحاد امریکا، هند و افغانستان، امنیت ملی پاکستان را تا حد تجزیه ارضی و اضمحلال قدرت ملی با خطر روبرو خواهد کرد و در این میان اگر فشارها افزایش یافته و تمایل چین برای سوددهی در سرمایهگذاریهایش در پروژه کاشغر-گوادر و وارد کردن افغانستان در این طرح را به فشارهای امریکا ، هند وافغانستان اضافه کنیم، احتمال تغییر موضع پاکستان وجود داشته و ممکن است لااقل بخشی از طالبان از طرف پاکستان برای نشستن بر سر میز مذاکره تشویق شوند. به باور من کلید آینده روابط پاکستان و افغانستان بتدریج در گرو پروژه چینی جاده ابریشم قرار میگیرد؛ همچنانکه سرنوشت پاکستان را نیز همین پروژه رقم خواهد زد. در این میان چین نیز تا عادی شدن روابط پاکستان و افغانستان نمیتواند پروژه خود را بطور کامل عملیاتی کند. لذا قابل تصور است که نه در کوتاهمدت بلکه در بلند مدت، پاکستان و افغانستان به طرف نوعی عادی سازی روابط تمایل پیدا کنند. در عین حال باید توجه داشت که افغانستان و آسیای مرکزی ،آسیای جنوبی و خاورمیانه به محل اصلی دعوی بر سر حوزه نفوذ قدرتهای بزرگ و رقیب تبدیل شده است. بر این اساس جنگ سرد جدید از منطقهای آغاز میشود که افغانستان در قلب آن قرار دارد. همچنین بازی بزرگی در افغانستان و آسیای مرکزی با بازیگران جدیدی از جمله چین بار دیگر تکرار میشود. لذا میتوان گفت که این تنها خواست پاکستان و افغانستان نیست که دو کشور بخواهند یا نخواهند به مشکلات خود پایان دهند؛ چرا که رقابتهای خارجی در روابط دو کشور بسیار تعیین کننده است.
منبع: رویداد24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۲۶۲۴۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش هند به انتقاد باکو از فروش تسلیحات به ارمنستان
سخنگوی وزارت خارجه هند به انتقادهای جمهوری آذربایجان درباره ارسال تسلیحات به ارمنستان توسط دهلی واکنش نشان داد.
به گزارش ایسنا، سخنگوی وزارت خارجه هند در یک نشست خبری گفت: «ما هم با جمهوری آذربایجان و هم با ارمنستان روابط خوبی داریم.»
به نوشته روزنامه ارمنی ماسیس پست، وی افزود: « دهلی سیاستی دارد که بر اساس آن به دنبال پیشبرد و ارتقای صادرات دفاعی خود است.»
اخیرا الهام علیاف، رئیس جمهوری آذربایجان گفته بود که کشورش نمیتواند زمانیکه فرانسه، هند و یونان به ایروان سلاح میدهند، بی تفاوت باشد.
پیشتر روزنامه اکونومیک تایمز هند گزارش داده بود، یک مقام ارشد ارمنستانی به شهر دهلی سفر کرده و مذاکراتی را در زمینه ارسال تسلیحات با مقامات هندی برگزار کرده است.
آنها اضافه کردند، هند به عنوان یک تامین کننده مهم تسلیحات ارمنستان مطابق با ملزومات این کشور ظاهر شده است.
جزئیات مربوط به این محموله جدید تسلیحاتی هند برای ارمنستان مشخص نشده اما این نشریه هندی به نقل از چند ناظر حوزه ارمنستان گمانزنی کرده که این بسته احتمالا شامل تجهیزاتی است که همزمان با وضعیت ملتهب موجود بین ایروان و باکو، نوعی بازدارندگی را برای ارمنستان به وجود میآورد.
آخرین محموله تسلیحاتی که هند برای ارمنستان فرستاد شامل راکت اندازهای پیناکا، موشکهای ضد تانک، راکتها و مهمات دیگر بود.
انتهای پیام